آن سوی ابرها

روزهای ابری دلگیر است...

آن سوی ابرها

روزهای ابری دلگیر است...

۱۷مهر

پس از دو ساعت صحبت درباره موضوعات مختلف، نگرانی‌ها به اوج خود می‌رسد که چه کار کنیم؟! اصلا جای اعتمادی وجود ندارد. همه راه‌ها هم به خاطر پیشفرض‌ها و شنیده‌ها بسته است. با رد و بدل شدن سخن فضا به سمت خوشبینی پیش می‌رود. خیلی عجیب است. همه چیز از کنترل خارج است. یکی از حاضرین به شدت خودش را می‌خورد. برق هم می‌رود. شاید به خودش می‌گوید وضع از این بدتر هم نمی‌شود.

خدا در دلشان انداخته است که یادشان برود مطالب را کامل منتقل کنند و یا اصلا منتقل نکنند! موضوعات مختلف مطرح می‌شود و تمام می‌شود. فضا عجیب شده است.

در حالیکه گریه‌شان گرفته است: «صلواتی ختم کنید.»

همه با هم صلوات می‌فرستند.

حالا که تمام شده است گویا انگار همه چیز در کنترل بوده و هست!

۹۴/۰۷/۱۷